سعیده فتحی/شهرآرانیوز، بعد از بازیکنان تیم ملی بسکتبال حالا نوبت به داوران رسیده و صدای اعتراض آنها شنیده می شود، داورانی که احساس میکنند حق آنها در بسکتبال رعایت نمیشود و چه مالی و چه شخصیتی در این سالها لطمه خورده اند. صادق قنبری داور بین المللی الیت و مسئول سابق روابط بین الملل فدراسیون درباره اوضاع و شرایط داوری بسکتبال کشورمان میگوید: متاسفانه حال بسکتبال اصلا خوب نیست و بالطبع حال داوری بسکتبال کشورمان نیز اسف بار است و در بدترین شرایط ممکن به سر میبرد. قبل از هر چیز باید دلیل این حال بد را بدانیم که به نظر من مسبب اصلی رئیس فدراسیون، مدیریت ضعیف، عدم آگاهی، نبود اقتدار کافی و تصمیم گیریهای نادرست برمی گردد. ما از داور انتظار داریم همیشه با شرایط خوب روحی و روانی و تمرکز بالا به زمین بیاید تا قضاوت درستی داشته باشد، اما قبل از آن باید یک تجزیه و تحلیل داشته باشیم و ببینیم چه به داور داده ایم که انتظار داریم کارش را در زمین درست انجام دهد؟
بعد از گذشت ۹ ماه حقوق داوران پرداخت شد!
اکثر داروان ایران از دستمزدی که به آنها پرداخت میشود راضی نیستند و قنبری هم در این باره میگوید: مشکل اول داوران به مسائل اقتصادی برمی گردد. فصل قبل لیگ ۱۶ تیمی برگزار شد که ۲ تیم نظامی ورودی ندادند و کوچین آمل هم ۵۰ درصد را داده، ۲ یا ۳ تیم هم هنوز تسویه نکردند، اما در مقابل حداقل ۸ تیم همان ابتدای مسابقات ورودیه خود را پرداخت کرده اند که با یک حساب سرانگشتی میتوان فهمید فدراسیون قبل از استارت مسابقات حدود یک میلیارد تومان از باشگاهها دریافتی داشته است. مسابقات ۱۵ آبان شروع و اواسط اردیبهشت ماه تمام شد، اما برای داوران یک پرداختی داشتند و آنهم به اندازه ۳ یا ۴ بازی که در آذرماه پرداخت شد و مابقی را تا همین چند روز پیش یعنی شهریورماه واریز نکرده بودند. سوال اینجاست مگر برای برگزاری لیگ به غیر از داور و سالن هزینه خاص دیگری میشود؟ کل مبلغ پرداختی به داوران ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون تومان میشد چرا باید ۹ ماه بعد پرداخت شود؟
هزینه رفت و آمد داوران از دریافتی آنها بیشتر میشود
او در ادامه میگوید: علاوه بر پول ورودی تیم ها، فدراسیون از اسپانسرها و تبلیغات دور زمین، ۷ درصد قرارداد بازیکنان، بازیکنان خارجی، اجاره سالن به تیمها برای تمرین و مسابقه و... هم منبع درآمد دارد. با این همه درآمد چرا حقوق داوران باید با ۹ ماه تاخیر پرداخت شود؟ داوری که مثلا از آمل به تهران میآید ۳۹۴ هزار تومان برای داوری یک بازی میگیرد و در مقابل بین ۴۰۰ تا ۴۵۰ هزار تومان هزینه اش میشود! یا مثلا داوری که از مشهد به تهران میآید بین ۱ میلیون و دویست تا سیصد تومان میگیرد و در مقابل یک میلیون و پانصد فقط باید پول بلیت هواپیما بدهد! شما تصور کنید تازه داور این هزینهها را از جیب میپردازد و برای قضاوت میآید و ۹ ماه بعد بالاخره با آن تسویه حساب میکنند. مربی یک میلیارد میگیرد، بازیکن دو میلیارد میگیرد، نوش جان شان، اما در مقابل داور بین المللی از تهران برای قضاوت بازی آنها ۳۰۰ هزار تومان میگیرد که ۱۰ درصد هم برای مالیات از آن کم میکنند و میشود ۲۷۰ هزار تومان! این داور در طول فصل خیلی پول بگیرد برای کل قضاوت هایش میشود ۹ میلیون تومان که هیچ سنخیتی باهم ندارد. شما ورودی تیمهای بانوان و آقایان را ۴۰ و ۵۰ درصد اضافه کردید و سوال اینجاست به حق الزحمه داوران چقدر اضافه میکنید؟
یک مدرس از جنوب تا شمال کلاس برگزار میکند
قنبری درباره مباحث آموزشی و کلاسهایی که برگزار میشود هم میگوید: اگر مرجع ما فیباست باید به قوانین آن احترام بگذاریم، اما آقایان برای منافع شخصی باز هم مدرس میفرستند که در ۹۹ درصد آن هم فقط یک نفر پای ثابت کلاس هاست. فیبا فریپ را وارد سیستم آموزشی کرده و هدفش مشارکت کلیه داوران است. فیبا میگوید داوران باید در همه مباحث شرکت کنند و دیگر فضای قدیمی وجود ندارد که یک نفر راوی باشد و بقیه چرت بزنند. من خودم به شخصه ۵ روز در بلاروس در مسابقات جام جهانی بودم و ۴ مدرس حضور داشتند و در مجموع آنها یک ساعت هم صحبت نکردند. فقط یک دوره پیام سیفی زاده بواسطه تجربهای که داشت از سیستم آموزشی فریپ استفاده کرد، اما بقیه که منافع شان در میان بود مدرس را تک نفری کردند و در کل کشور فقط خودشان بودند. این در حالی است که فیبا میگوید تمامی داوران میبایست مشارکت داشته باشند و مباحث را گروهی به همدیگر یادآوری کنند. اما توجیه این آقا این بود که من روزی ۷۰ کلیومتر تا فدراسیون میروم و رئیس فدراسیون گفته همه کلاسها را خودت برو... همین میشود که در یک سال ۳ کلاس ملی برگزار میکنیم و ۹۰ داور ملی به بسکتبال میدهیم، ولی از یک نفر آنها نمیتوانیم در لیگ استفاده کنیم و همه اینها هم بابت نداشتن تجربه و دانش نسبت به این جایگاه است. این آقا را بخاطر همه این اتفاقات کنار گذاشتند، اما بعد دوباره به او حکم مشاور داوری دادند. این خرابه کمیته داوران را آقای کارل هم از فیبا بیاید نمیتواند جمع کند چه برسد به آقایان سیفی زاده و زحمتکش! چون فقط در فکر این هستند که دوستان خودشان را بالا بیاورند و بقیه را خراب کنند.
او در ادامه میگوید: در حال حاضر تنها کسی که از ایران لایسنس فریپ دارد نادر باقری است و ببینید ما در این چند سال چقدر از ظرفیت ایشان توانستیم استفاده کنیم. ایشان در تهران داوران جوان را آموزش میدهد مطمئن باشید در آیندهای نزدیک چند داور خوب از این کلاس بیرون میآیند. پیام سیفی زاده که میگفت مرجع ما فیباست و از سیستم آموزشی فریپ و نادر باقری در مقطعی کوتاه استفاده کرد الان کجاست و با او چه کردیم؟
مدیر تیمهای ملی در چیدمان داوران دخالت میکرد
علاوه بر دستمزدها بسیاری از داوران معتقدند در این دوره شخصیت داوری هم در بسکتبال زیر سوال رفته و قنبری نیز میگوید: ببینید وقتی مدیریت ضعیف یک فردی را به عنوان مشاور در همه کمیتهها قرار میدهد، این فرد با ارتباطی که با مربیان دارد در چیدمان داوری دخالت میکند. مربی هم که احساس میکند در چیدمان داوران دخالت داشته نمیتوان انتظار داشت شخصیت و ارزشی برای داور قائل شود؟ مدیر تیمهای ملی که هنرش دادن مک دونالد و دوغ به بازیکنان تیم ملی بوده الان میآید در چیدمان داوران دخالت میکند. رضا مشحون با آن سابقه بازی و مدیریت کی در کار داوری و سیستم داوری دخالت میکرد؟ کی آن زمان مربی یا بازیکن جرات داشت به داور اتهام بزند که داور شرط بندی کرده یا با فلان کس و باشگاه ارتباط داشته است؟ چه کسی جرات داشت نصف شب به داور زنگ بزند و به داور فحاشی کند و بعد هم فدراسیون ناتوان نتواند جواب این هتک حرمتها را بدهد؟ اگر داور هم اشتباه کرده باید با حفظ حرمتش با او برخورد و محروم شود نه به این شکل... یک مثال درباره خودم میزنم بازی که تمام شد مربی در جلوی جایگاه با داد و بیداد میگفت که تو پسر محمود مشحون هستی و با او ارتباط داری... داخل پرانتز میگویم (من افتخار میکنم با مشحون در ارتباط هستم. از ایشان بزرگتر و فرهیختهتر مگر داریم؟) همین آقای مربی بخاطر پولی که از یک باشگاه میخواست سه ماه شده بود کارمند نمونه فدراسیون از ۸ صبح میآمد تا آقای مشحون پولش را از باشگاه بگیرد و الان میآئید جلوی جایگاه داد میزند و آن حرفها را به من میگوید!
داوری امروز بسکتبال ایران خرابهای بیش نیست
او در ادامه میگوید: با همه اینها نمیتوان به آن مربی خورده گرفت، باخته و دنبال توجیه کردن است و شرایط را بدلیل مدیریت ضعیف و ناتوان مناسب میبیند. یک مثال دیگر میزنم، در داخل زمین یک اتفاقی افتاده و مربی دیسکالیفه شده است، بعد یک مربی دیگر از جایگاه تماشاچیان فریاد میزند که چرا مربی را بیرون میکنی و چرا از حراست استفاده میکنی؟... متاسفانه گفتم، چون مدیریت فدراسیون ضعیف است هر کسی به خودش اجازه میدهد سر داور داد بزند. در چنین شرایطی چه شخصیتی برای این داور باقی میماند؟ البته در مقابل هم مربیان و بازیکنانی هستند که قوانین را میدانند و داور هم وقتی بازیهای آنها را قضاوت میکند خیالش راحت است. اما در مقابل مربی هم هست که در جریان قوانین نیست وقتی داور به یک بازیکن اخطار میدهد باید به مربی او هم اعلام کند و وقتی به اطلاع مربی میرساند، مربی میزند توی سر خودش و میگوید چرا به من میگوئید؟ بیرونش کنید و...! اینها درد است، چون ما نیامدیم برای مربیان کلاس بگذاریم و قوانین داوری را برای آنها به روز کنیم. احترام و شخصیت داور در این چند سال واقعا له شده است. الان خرابهای است به عنوان داوری که مقصر آن هم مدیریت ضعیف فدراسیون است.
آزموده را آزمودن خطاست
این اتفاقات، اما در اواخر مدیریت مشحون هم دیده میشد و قنبری درباره آن میگوید: درست است در زمان مدیریت مشحون هم به اشتباه فردی را که سابقه سوت زدن حتی در فینال لیگ برتر ایران را نداشت و بازی شهرداری گرگان و دانشگاه آزاد باعث باخت یک تیم شده بود و بعد میگفت اگر من این گل را قبول کرده بودم الان شب هفت من در گرگان بود را به عنوان رئیس کمیته داوران گذاشته بودند، اما بعد از گذشت چند ماه متوجه شدند که صلاحیت این پست را ندارد و او را برکنار کردند. وقتی چنین جایگاهی را به فردی میدهند که دانش و تجربه کافی ندارد و تنها ۲ هفته قضاوت در کویت به علت محرومیت در ایران دارد همین میشود که در نهایت در هتل المپیک بدترین صحبتها نسبت به او میشود و به آن صورت اخراج میشود. اما مدیریت جدید هم به دلیل عدم آگاهی و نداشتن شناخت و ندانستن اینکه چه اتفاقاتی در قبل افتاده دوباره همان پست را به ایشان داد. میگویند آزموده را آزمودن خطاست.
در این مدت چه مدرسی آمده و چه داوری از ایران خارج شده است؟
مدتی است که اعزام داوران به مسابقات بین المللی هم با مشکل مواجه شده و قنبری درباره آن میگوید: شما زمان الان را با زمانی که آقای نوربخش و واحدپور در فدراسیون بودند قیاس کنید، کی این اتفاقات میافتاد؟ این مدیریت ضعیف فدراسیون برای اولین بار تصمیم گرفت به جای داور رئیس هیات را به مسابقات ویلیام جونز اعزام کند! چرا رئیس هیات باید به جای داور اعزام شود؟ چون دنبال رای جمع کردن برای خودشان هستند. وقتی هم این سوال را از مسئول وقت کمیته پرسیدیم، گفتند، چون پول نداریم! با اینکه ما داوری داشتیم که حاضر بود با هزینه شخصی خودش برود، اما قبول نکردند و همین اتفاق باعث شد که اعزام داوران کنسل شود و تیشه به ریشه داوران زدند. سوال این است این فدراسیون برای جامعه داوری چه کرده است؟ تنها کلاسی که برگزار شده آقای مروان با هزینه خود فیبا آسیا آمده است. چه مدرسی به ایران آمده و چه داوری از ایران خارج شده است؟ وقتی مدیریت ضعیف به یک فرد ناتوان قدرت میدهد نباید از این اتفاقات متعجب شد. این فرد به خودش اجازه میدهد در تایلند به آقای هاکوپ خاجیریان دبیر کل فیبا آسیا بگوید ما در ایران از این داورانی که شما بعنوان داوران الیت انتخاب کردید بهتر داریم... وقتی به دبیرکل آسیا یک همچین چیزی میگویند و اهانت میکنند چه توقعی میتوان از آنها داشت؟
در این فدراسیون خصومتهای شخصی را وارد کار کردند
این طور که مشخص است فردی که در ابتدا در کمیته داوران مسئولیت داشته خصومتهای شخصی اش را وارد کار کرده بوده و قنبری درباره آن میگوید: من اتفاقی که درباره خودم افتاد را میگویم، زمانی که واحدپور قبل از این مدیریت در کمیته داوران بود از او اجازه گرفتم برای سفر شخصی به ترکیه بروم که به من گفت این دو بازی را بمان و بعد برو من هم بازی مهرام و پتروشیمی را قضاوت کردم و بعد رفتم. بعد از یک هفته فدراسیون فرد جدیدی را به عنوان رئیس کمیته گذاشت و روز فینال بازی تبریز بود که بچهها به من تصویری زنگ زدند و نگو که این آقا گفته بود که صادق ترکیه نرفته و همه را فیلم کرده و نمیخواهد سوت بزند! من نمیدانم اگر چنین تصوری داشتند چرا خودشان به من مستقیم زنگ نزدند و پشت سرم حرف زدند. مشکل این آقا از همان جا با من شروع شد.
او در ادامه میگوید: من از سفر برگشتم و اواخر تابستان برای من دعوت نامه آمد و در کمال تعجب آقای جان تابت دبیرکل غرب آسیا گفتند که فدراسیون ایران دعوتنامه را تائید نکرده است. منم به رئیس کمیته داوران زنگ زدم و گفتم چه شده او هم گفت وقتی من آمدم شما گذاشتی رفتی و توقع داشتم وقتی رئیس شدم با گل و شیرینی بیایی و منم گفتم خودتان میدانید که من از این اخلاقها ندارم، آرزوی موفقیت برایتان میکنم و اگر بازی هم باشد میتوانید روی من حساب کنید و زمانی که شما مسئول شدید من در ایران نبودم. گفت حالا من با مدیریت صحبت میکنم، اما خودت هم زنگ بزن. منم زنگ زدم و آقای طباطبایی هم گفت نه مشکلی نیست و دوست داریم از همه تواناییها استفاده کنیم، با کمیته داوران هماهنگ کنید... من دوباره زنگ زدم گفتم صحبت کردم و مشکلی نیست. ایشان گفتند که تو مثل پسر خود من میمانی، من و طباطبایی تمام تلاش مان را کردیم که کسی دیگری را جای تو اعزام کنیم، اما نشد و الان هم اگر تو نروی جریمه مان میکنند، اما وقتی رفتی به آنها بگو دیگر من را دعوت نکنید و غیر از من داورهای دیگری هم هستند! منم گفتم اول اینکه پدرها چنین رفتار زشت و زنندهای ندارند بعد هم شما در مسسابقات ویلیام جونز به جای داور رئیس هیات فرستادید و الان هم من بروم به دبیرکل غرب آسیا بگویم شما تشخیص نمیدهید چه کسی را دعوت کنید؟! من میروم و اتفاقا طوری کار میکنم که سال بعد هم خودم باشم و شما هم نمیتوانید کاری کنید، سال بعد هم خودم رفتم... متاسفانه در این دوره عدهای مسائل شخصی را با کار قاطی کردند. برای جام جهانی جوانان ۲ نفر از ایران دعوت شدند و همین جا خواهشی که دارم اعلام کنند چه موقع به فدراسیون جهانی برای صالحیان دعوت نامه را تایید کردند و جه موقع برای من؟ برای خودم که علی توفیق ۱ ساعت مانده به اتمام مهلت تایید ساعت ۱۱ شب تماس گرفتند که صادق اینکار انجام شد...
ایستگاه شادمانی باز کرده بودند
او در ادامه میگوید: بعد از جام جهانی جوانان فیبا به ما یک ساعت و کمربند ضربان قلب داده بود که باید هفتهای ۲ بار سوت میزدیم و آن ساعت را پر میکردیم، اما لیگ که شروع شد به من داوری نمیدادند. من چند بار با کمیته داوران وقت تماس گرفتم که باید داوری کنم و جام جهانی در پیش داریم و در جواب به من گفتند: من ترجیح میدهم بازیها را به کسانی بدهم که از لحاظ مالی نیاز دارند! منم گفتم مگر آنجا ایستگاه شادمانی است؟ من اصلا داوری میکنم، اما پول نمیگیرم، چون باید ساعت را پر کنم! اما باز هم به من داوری ندادند و این بار به او گفتم: من اگر اینجا نتوانم داوری کنم، عرضه دارم بروم جای دیگر سوت بزنم، که او هم گفت: برو... دو ساعت بعد از این مکالمه از قطر برای من دعوتنامه آمد، اگر میرفتم سال ۹۶ فکر کنم حدود ۴۰۰ میلیون میگرفتم، اما باز هم ایشان اسم دیگری را به جای دعوت نامه من دادند و آنها هم قبول نکردند! این اتفاق مدام تکرار میشد.
هنوز منتظر مدرک آن تهمت شرط بندی هستیم
قنبری در ادامه میگوید: رئیس فدراسیون هم اصلا در جریان اتفاقاتی که میافتاد نبود و من بعد از صحبت حضوری که با او داشتم متوجه شدم بقیه خیلی روی او تاثیر گذاشته اند و هر چیزی که خودشان دوست داشته اند گفته و او هم باور کرده بود وبسیار راحت تمامی دروغها را به خورد ایشان میدادند. مدام به من میگفت ما آمدیم که با شرط بندی و لابی گری مبارزه کنیم... چرا زمان سیفی زاده حرف از لابی نبود؟ چون سیفی زاده در کشورهای مختلف و بالاترین سطح قضاوت کرده ودر جریان سیستمم دعوت نامهها بود. اما کمیته داوران وقت، چون اطلاع کافی و تجربه نداشت فکر میکرد لابی است؟ برای اطلاع دوستان عرض میکنم که فیبا در تمامی سطوح قبل از ارسال دعوت نامه تورنمنت و تاریخ را با داور چک میکند. در مورد شرطبندی که یک مربی همچین تهمتی را به داوران وارد کرد ما هنوز منتظر مدارک ایشان هستیم و باطبع فدراسیون مانند بسیاری از موارد دیگر منفعل در این اتهام بزرگ.
داور ۳۶ ساله را با گن و تقلب بین المللی کردند!
او در ادامه درباره برگزاری کلاسهای داوری بین المللی هم گفت:در ابتدا بگویم رفتاری که با برخی از بزرگان داوری در این کلاس شد واقعا زشت و زننده بود. اگر ما تصمیم گرفتیم که رضا جوادی و رضا آذرافزا را معرفی نکنیم میبایست به کسوت آنها و تمامی کسانی که برای داوری زحمت کشیدند احترام بگذاریم و این بزرگان داوری را با اطلاع و توجیه قبلی به کلاس دعوت نمیکردیم. ۴ کلاس برگزار کردند و گفتند صادق کلاسها را دیر میآمد. من تنها یک کلاس را دیر کردم و به آقای جعفریان گفتم به این دلیل ۱۵ دقیقه دیر میآیم. کمیته داوران وقت مصاحبه کردند که صادق فکر میکند تافته جدا بافته است، من از همین جا میگویم که کوچک همه بزرگان بسکتبال هستم، اما برای این فرد که نه تجربه و نه در حد این کار است هیچ احترامی قائل نیستم! بعد از پایان کلاسها هم فقط اسامی را اعلام کردند و تا به امروز هیچ خبری از نتایج و نمرات نبود! اسم من، حسن نیکخواه و روشن ضمیر نبود و درباره نیکخواه و روشن ضمیر گفتند که آنها هیچ پیشرفتی در این مدت نداشتند و ما به جای آنها داوران جوان را میگذاریم که اتفاقا کسانی را در لیست گذاشته بودند که دقیقا آنها هم پیشرفتی در این مدت نداشتند با این تفاوت که نیکخواه و روشن ضمیر پکیج کامل تری از لحاظ زبان انگلیسی، استایل بین المللی و داوری داشتند. آن حسن نوربخش بود که داور ۲۶ ساله را بین المللی میکرد نه اینها که داور ۳۶ ساله را با گن و تقلب و ۱۰ بار تست بدنی گرفتن بین المللی کردند! و سوال بزرگ در لیست اعلامی مهران کیش است که در سایت و خبرگزاریها اعلام کردند که نام ایشان هست، ولی با ورود نماینده فیبا پس از محرز شدن تخلفات نام ایشان نبود! مصاحبه کردند که اتفاقی که در بازگشت از سفر تایلند برای صادق پیش آمد درست نبود. قبل از هر چیز در اینجا از تمامی جامعه بسکتبال بابت آن اشتباه معذرت میخواهم. به هر حال هر انسانی ممکن است در بعضی شرایط درست تصمیم نگیرد، ولی به لطف برخی دوستان سهوا و برخی دوستان به عمد سناریویی از پیش تعیین شده برنامه ریزی شد که خدا را شکر قاضی پرونده با بررسی تمامی مستندات حکم به برائت کامل و مختومه شدن پرونده من و صالحیان و درادامه نامه رسمی قوه قضائیه به حراست وزارت ورزش و جوانان داده شد؛ و در اینجا از حراست وزارت ورزش و جوانان تشکر میکنم که سریعا با بررسی پرونده و هماهنگی قوه قضائیه نامهای برای برائت ما دادند و توانستیم در کمیتهای به نام استیناف و نه کمیته تجدیدنظر کمیته انضباطی تبرئه و به مسابقات باشگاههای آسیا شرکت کنم.
مجبورم کردند که شکایت کنم
وقتی بعد از کلاسها اسم من را ندادند طبق پروتکل فیبا باید میپرسیدم چرا این کار را کردید که کمیته داوران به من گفتند این تصمیم گروهی بوده است و تو با هیات کرج همکاری نداشتی و در ضمن سر من در اتاق داد زدی، حالا ۲ سال میری خانه مینشینی تا تنبیه شوی! (توضیح اینکه من چرا سر این فرد داد زدم این بود که در غیاب من در کلاس گفته بود که تا ما آمدیم این داور با زن و بچه رفت ترکیه عشق و حال الان انتظار دارد من اجازه بدهم برود قطر دلاری پول بگیرد! که من وقتی عصر آن روز همچین صحبتی را شنیدم به ایشان گفتم به چه حقی در مورد خانواده من صحبت کردی؟) گفتم تا نیمه نهایی و فینال قضاوت کردم و رکورد من الان در فیبا موجود است وطبق قوانین فیبا من میتوانم شکایت کنم و جواب شان هم به من این بود که برو شکایت کن. من بعد از آن پیش عماری که دبیر فدراسیون بود رفتم و قرار شد که یک جلسه با رئیس فدراسیون و کمیته داوران بگذارند تا کار به شکایت نرسد. اما باز هم کسی جوابگو نبود و عماری به من گفت هر حرفی داری به طباطبایی پیام بفرست و من هم فرستادم و او هم همه پیامها را خواند، اما جوابی نداد، نمیدانم طبق معمول فکر میکنم در این مواقع ایشان قهر میکنند و یا فرار! من هم در نهایت شکایت کردم. قبل از شکایت من هم فیبا آسیا به فدراسیونهای ایران، فیلیپین، عربستان، عمان و چین نامه زده و گفته بود این داورانی که از لیست تان بیرون گذاشته اید داوران الیت ما هستند و ما ۳ سال با آنها کار کردیم، کمک کنید تا آنها برگردند. تمام فدراسیونها هم اوکی کردند و تنها ایران بود که قبول نکرد. فیبا آسیا هم وقتی دید این کشورها همکاری کردند و از فیبا یک سهمیه اضافه برای آنها گرفت.
فیبا مرا برگرداند و فدراسیون را متخلف دانست
او در ادامه میگوید: از آن به بعد فیبا هم نسبت به اتهامهایی که به من زده بودند و ارسال مدارک ناقص فدراسیون حساس شد و از فدراسیون خواست که مدارک شان را برای آنها بفرستند. من هم شکایت کردم و گفتم که ایشان بخاطر مشکلات شخصی این مشکلات را برای من درست کردند. کمیته حقوقی فیبا هم بعد از یک سال و نیم وارد عمل شد و رای داد که صادق قنبری باید برگردد و شما شرایط گرفتن تست آمادگی جسمانی را ندارید و نماینده ما میآید و تست را خواهد گرفت. در نهایت هم فیبا حق را به من داد و من به عنوان سهمیه فیبا به لیست داوران بین المللی اضافه شدم و همین باعث شد تا مجددا در ایران به من داوری ندادند. کمیته حقوقی فیبا در ۹ مورد فدراسیون ایران را متخلف و مقصر دانست و همین باعث شد ایران یک سال و ۸ ماه در میادین بین المللی داور نداشته باشد. طهماسیان نواقص مدارک برای مصدومیت هنگام تست بدنی، محمدپورنواقص مدارک برای مصدومیت هنگام تست بدنی، نبود ادله کافی برای سیل آمدن و تست نزدن صالحیان، کوتاه کردن خط طولی تست، استاندارد نبودن فیلمی که از تست بدنی انجام شده، آپلود کردن فیلم غیر مرتبط با فیلم تست بدنی، دخیل کردن کاندیدها در پروسه آزمون، خود کمیته داوران بعنوان مسئول آزمون لیست را تایید کردند و خودشان بعنوان کاندید در لیست بودند و در نهایت نبود مدارک کافی بابت اتهامی که به قنبری زده شده است. آیا یکبار شد آقایان بابت این تخلفها و جنایت به جامعه داوری و بسکتبال عذرخواهی کنند؟ از تمامی ۹ مورد فقط یک مورد من بودم که شما متخلف شناخته شدید و بیایید نامه کمیته حقوقی فیبا را به جامعه بسکتبال نشان داده تا ببینند که مسبب محرومیت داوران بی کفایتی و باندبازی شما بوده و یا شکایت من؟ در سالهای ۲۰۱۷-۲۰۱۹ ما ۱۳ داور بین المللی داشتیم که با این تخلفات در دوره ۲۰۱۹-۲۰۲۱ به ۶ داور کاهش یافت.
محرومیت ۶ ماه کمیته انضباطی را یک ماه اجرایی کردند
در لیگ فصل گذشته این اختلافات به اوج خود رسید تا جاییکه ورژ آبکاریان و صادق قنبری قبل از شروع مسابقه کاله و آویژه صنعت مشهد با هم درگیر شدند و پای پلیس هم به میان آمد، قنبری درباره آن اتفاق هم میگوید: قبل از مسابقه من به اتاق کمیته داوران رفتم و گفتم اینجا اتاق داوران است و کجا از اینجا بهتر و جلسه را همین جا برگزار کنیم که آبکاریان با مشت، لگد و فحش به من حمله کرد و قندان را به سمتم پرتاب کرد. ما به پلیس زنگ زدیم، اما در نهایت من پلیس را کنسل کردم، چون قول دادند کمیته انضباطی برگزار خواهند کرد. گفتند تا اطلاع ثانوی دو طرف محروم هستند تا کمیته انضباطی برگزار شود! در نهایت رئیس کمیته انضبطی تلفنی گفتند ۶ ماه محروم شده و باید از شما رسمی معذرت خواهی کند، به من هم اخطار احترام به بزرگتر را داده بودند. چند روز بعد کمیته انضباطی صمد نیکخواه بهرامی برگزار شد و بلافاصله نتیجه آن را روی سایت گذاشتند، اما رای جلسه ما را هیچ جا منتشر نکردند و نامه کمیته انضباطی را هم به من نمیدادند و بعد از ۲ ماه میگفتند هنوز نمایندگان وزارت ورزش امضا نکرده اند. چطور میشود دو جلسه پشت سر هم در چند روز برگزار شود و یکی را اعلام کنند و دیگری را نه؟ بعد از کلی دویدن یک نامه به من دادند که ۳ ماه محروم شده است، اما باز هم ایشان به فدراسیون میرفتند و در جلسات شرکت میکردند. بعد این وسط یک کمیته من درآوردی تشکیل دادند به نام کمیته تجدید نظر کمیته انظباطی که محرومیت ایشان را به ۱ ماه تغییر دادند. متاسفانه و یا خوشبختانه میبایست به رئیسی که این نامه را امضا کرده و تمامی اعضای این کمیته گریست و خندید. در نامه قید شده بود که اعتراض ایشان وارد است یعنی ایشان در اتاق کمیته داوران فدراسیون فحاشی ضرب و شتم و قندان پرت نکردند؟ در صورتی که به گواه شاهدان در جلسه کمیته انضباطی و اقرار ایشان تمامی موارد تایید شد. به نظر من اعضای وزارت ورزش که در جلسه بودند کار خودشان را کردند و الان در جریان نیستند که چگونه ۶ ماه محرومیت تبدیل به ۱ ماه شد! من هم بابت این تخلف رئیس کمیته انضباطی و فدراسیون از بازرسی وزارت ورزش پیگیر خواهم بود، ما از پشت کوه نیامدیم.
خواهر و خواهرزاده شان با فدراسیون بیزینس دارند
قنبری در ادامه میگوید: وقتی فدراسیون متوجه شد که من از طریق مراجع قضایی شکایت کردم تصمیم گرفتند که دوباره با من کار نکنند. اگر مدیریت ضعیف نبود هیچ وقت این مشکلات پیش نمیآمد. فدراسیون باید به زندگی شخصی آدمها احترام بگذارد، همانطور که به ما ربطی ندارد خواهرشان که در داروخانه کار میکند چه وسایلی و با چه قیمتی به فدراسیون میفروشد یا خواهرزاده شان که در این سن و سال پیمانکار ساخت بخشهایی از فدراسیون شده... ما احترام میگذاریم آنها هم باید به ما احترام بگذارند. ببینید روز اولی که این مدیریت جدید آمد من گفتم محبت کنید یک نفر را به جای من بگذارید و رئیس فدراسیون اولین درخواستش در بدو ورود این بود که کارت مربیگری بین المللی مسعود قاسمی را برایشان بگیرم!
او در ادامه میگوید: من روابط بین الملل را کاملا حرفهای تحویل دادم و حتی زمانی که در ترکیه بودم ساعتها به آقای سعیدی مپ و سیستم بین الملل را آموزش دادم، ولی متاسفانه اینها اتهام زدند که ول کرد رفت. در آن زمان میبایست ۲ تیم بزگسالان به پنجره دوم قزاقستان و تیم جوانان به اردن اعزام میشدند که من تمامی کارها هم ارسال اسامی و هم ویزا را برای تمامی نفرات انجام دادم. حتی گفتند برای تیم بزرگسالان اصغر کاردوست و فرید اصلانی، چون در لیست قبلی سرمربی تیم ملی نبودند ویزا ندارند و من همین جا اعلام میکنم که آنها هم در لیست بودند و هم ویزا داشتند و مدارک شان نیز موجود است. متاسفانه همان روزها مشخص بود که این فدراسیون با چه رویهای مدیریت خواهد شد. باید ریشه یابی شود چرا و به چه علت در حساسترین زمان ممکن برای آماده سازی تیم ملی بزرگسالان ما شروع به گچ کاری و مرمت سالن آزادی کردیم و تیم ملی بزرگسالان را قبل از المپیک برای تمرین به سالن انرژی اتمی فرستادیم؟
سفر طباطبایی به لبنان با هزینه فدراسیون بود
قنبری در ادامه درباره زمان آشنایی اش با طباطبایی رئیس فدراسیون میگوید: آشنایی من با طباطبایی از زمانی شروع شد که ایشان در ستاد مبارزه با دوپینگ بودند، طباطبایی عضو کمیسیون فیبا آسیا هم بود و باید در یک جلسه حضور پیدا میکرد و قوانین هم به این صورت است که اعضا باید خودشان پول بلیت را میدادند، اما ایشان آنقدر پیگیری کردند که در نهایت یک نفر از وزارت زنگ زد و آقای مشحون هم گفت بخاطر اینکه شما میگویید و به خاطر زحماتی که شما برای ورزش کشیدید من این کار را میکنم و ما بلیت ایشان را برای سفر به لبنان گرفتیم. بعد طباطبایی به مدت یک هفته به من زنگ میزد که ۷۵ هزار تومان عوارض خروج از کشور را هم باید بدهید. وقتی هم رفتند قرار بود یک روز برگردند، اما باز دوباره زنگ زدند که میخواهند یک روز بیشتر بمانند و بلیت شان را عقب بیاندازیم. این اولین خاطرهای بود که من از رئیس فدراسیون در ذهنم مانده است. کارهای این مدلی ایشان ادامه داشت و دیدید که با بی تدبیری این آقایان آبروی بسکتبال ایران در قطر رفت و رئیس فدراسیون که عضو کمیسیون پزشکی فیبا هم هست را ساعت ۲ شب از هتل در قطر اخراج کردند آنهم بخاطر اینکه پروتکلها را رعایت نکرده و همراه سرپرست تیم ملی از حباب خارج شده بودند.
وزارت باید از فدراسیون بپرسد پول پاداش پتروشیمی و نفت چه شد؟
قنبری در پایان درباره پاداشهای دو تیم پتروشیمی و نفت آبادان که در رقابتهای آسیایی روی سکو رفته بودند هم میگوید: پتروشیمی برای مسابقات آسیایی با مدیریت جدید اعزام شد، اما کسی از فدراسیون به آنها اطلاع نداده بود که ۷۰ هزار دلار به عنوان ورودی به آنها میدهند و علاوه بر آن تیم اول ۲۰۰ هزار دلار، دوم ۱۵۰ هزار و سوم هم ۱۰۰ هزار دلار جایزه دارند. من، چون خودم داور بودم قبل از بازی نیمه نهایی به مهران حاتمی سرمربی تیم گفتم تعجب کرد و اصلا خبر نداشتند. بازیکنان و کادر فنی این تیم باغیرت در آن مسابقات حاضر شدند و ۹ نفره به قهرمانی رسیدند. فدراسیون پول بلیت و ویزای تیم را پرداخت کرد و در مقابل پتروشیمی مجموعا ۲۷۰ هزار دلار درآمد داشت که فقط در همانجا به بازیکنان نفری ۱۰۰۰ دلار پاداش و حدود ۵۰۰ دلار هم پول توجیبی دادند. تمامی این پول با کسری به علت کافی نبودن تعداد بازیکنان تحویل فدراسیون شد و الان سوال این است که چقدر از این مبلغ به بازیکنان و کادر فنی داده شد؟ چه مقدار به باشگاه پتروشیمی داده شد و چه مقدار به حساب فدراسیون ریخته شد و برای چه منظور؟ آیا ما از ابتدا به باشگاه این مبالغ را طی نامه اعلام کرده بودیم؟ برای نفت آبادان هم این اتفاق افتاد و این تیم سوم شد و ۱۷۰ هزار دلار درآمد داشتند، اما هنوز این مبلغ به تیم نفت و بازیکنانش نرسیده است؛ و در جواب گفته اند که آسیا هنوز پرداخت نکرده است. آیا واقعا فیبا آسیا پرداخت نکرده است؟ اگر چنین است پیگیری شما در این مورد چه بوده است؟ جامعه بسکتبال و به خصوص این دو باشگاه باید از وزارت ورزش و بازرسی کل کشور بخواهند که از فدراسیون پیگیر این پولها باشند و تکلیف آن را مشخص کنند.